بابا چیزی نمی گوید .پسر بیقرار است . عصبانی است . نگاه می کند به بابا مثل نگاه شکارچی پی شکارش . میخواهد از بابا زهر چشم بگیرد . ولی میترسد . شاید زورش نرسد به بابا ، به بابای قهرمان ، قهرمان بوکس . لبش را میخورد . سرخ است . قلبش تندتند میزند . میخواهد حمله کند به بابا .انگار میجنگد برای بقاء . تحمل خماری را ندارد. تحمل سرباری را ندارد .تحمل تحقیر را ندارد . دست میبرد سوی میله آهنی . بابا آرام است . دستش را میکند توی جیب کت نیمدارش .هنوز نشانهی کوچک فلزی رنگ ورو رفتهی بازیهای آسیایی روی سینه کت هست . پسر نعره میکشد.
*
مردم جمع شدهاند . دو نفر مرد را بلند میکنند . نشانهی کوچک فلزی زیر خون گم شده است . مرد را میبرند توی آمبولانس . دست مرد توی جیبش مشت شده است . کسی پارچهی سفید میکشد روی صورت مرد . مرد مشتش را از جیب کت نیمدارش بیرون نیاورده بود .
پ.ن:
1. کاملتر
2. در قسمت نظرات با کمک دوستان درباره داستان و اصول داستان نویسی بحث کنیم . مطلب اول: فکر اولیه
مطلب اول : فکر اولیه
مهم ترین بخش داستان فکر اولیه است . فکر اولیه خلاصه ترین شکل داستان است که در یک جمله بیان میشود . مثلا فکر اولیه داستان بچه مردم جلال آل احمد " زنی است که بچهاش را سر راه میگذارد " .فکر اولیه زنی که مردش را گم کرده بود ، همین عنوان است . فکر اولیه نور مثل آب مارکز " بچههایی که از نور به جای آب استفاده میکنند ". فکر اولیه کوری ساراماگو " جامعه ای که همه کور میشوند " و.... فکر اولیه کوتاه ترین شکل داستان است و به اتفاقات داستان کاری ندارد .از یک فکر اولیه میتوان هزاران داستان و طرح داستان ساخت . و..... مثلا فکر اولیه زنی که مردش را گم کرده بود را صادق هدایت با همین عنوان مینویسد و دولتابادی با جای خالی سلوچ .
فکر اولیه باید چند ویِژگی باشد
1.عدم تعادل
2.بسط پذیری
3.جذابیت ( جذاب بودن با زیبابودن متفاوت است )
نو بودن یک فکر اولیه اگر چه لازم نیست ولی خوب است نو باشد ولی واقعیت این است که فکر اولیه نو بسیار کم است . چونهمهی داستانهای دنیا را می توان در تعداد محدودی فکر اولیه جمع کرده است .
مطلب بعد : ویژگیهای فکر اولیه
خواهشمندم دوستان کمک کنند . تمام این مطالب یادداشتهایی است که این جانب سر درس داستان استاد سید محمد حسینی-نویسنده آبی تر از گناه و یکی از همین روزها ماریا و.... - نوشتهام .
Now we know who the sensbile one is here. Great post!