وقتی مرد مست می کرد، زن را می زد. زن غمگین می شد، پشیمان می شد و کودک را می زد، کودک گریان ته لیوان را سر می کشید، مستی را به رنگ سیاه نقاشی می کشید و بعد خدا را می زد.
گونه های خدا سرخ شده است از این همه مستی.
سعید آقایی
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 ساعت 13:48
من خوشم آمده است اما نمیدانم عبارت «پشیمان میشد» به چه کسی برمیگردد؟ اگر به مرد برمیگردد، به نظرم در جمله بدجا آمده است و اگر به زن برمیگردد، زن از چه چیزی پشیمان میشد؟ اگر هم واضح است و من نمیفهمم که خب به کوچیکی خودتون و بزرگی من ببخشید:)
جالب بود ...
گونه های خدا سرخ شده است از این همه مستی.
این عبارت خیلی جالب بود .
من خوشم آمده است اما نمیدانم عبارت «پشیمان میشد» به چه کسی برمیگردد؟ اگر به مرد برمیگردد، به نظرم در جمله بدجا آمده است و اگر به زن برمیگردد، زن از چه چیزی پشیمان میشد؟
اگر هم واضح است و من نمیفهمم که خب به کوچیکی خودتون و بزرگی من ببخشید:)
خیلی قشنگ بود کلی حال کردم. این سوژه های باحال رو از کجا مییاری؟؟؟؟