داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

متخصص

 

 

از یه متخصص نازایی وقت گرفته بودیم. گفته بودن دکتر فوق العاده ایه.

هنوز روی صندلی ننشسته بودیم که گفت: ایراد از کدومتونه؟

خیلی تو ذوقم خورد. فکر کردم این ادبیات یه دکتره یا خاله زنک های فامیل؟

گفتم: من!

یه نگاهی به آزمایش‌های جورواجور چند ساله انداخت و ادامه داد: باید یه کورتاژ تشخیصی، بشی.

همسرم گفت: هر جور تو بخوای. اصلا مجبور نیستی.

گفتم: دکتر احمق!

هشت ماه بعد دخترم رو به دنیا آوردم. کورتاژ تشخیصی می تونست اونو از ما بگیره.

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
علی اشرفی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 21:25


. . . یه نگاهی به آزمایش‌های جورواجور چند ساله انداخت و ادامه داد: باید یه کورتاژ . . .

مثل بقیه نوشته‌هات، بی‌ایراد است، مناقشه‌برانگیز هم نیست!

بنابراین نظر دادن راجع بهش سخته.

با جمله اصلاحیت موافقم.

اشکان نیری شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 23:18

نظر مرا بخواهید به نظرم داستانک تان خیلی سطحی است. این سطحی بودن هم دقیقا بخاطر موضع داشتن داستانک تان است. از اول تا آخر دکتره شخصیت منفی و احمق است و راوی دانا و عاقل. نه هیچ چرخشی در داستان است نه هیچ غافلگیری. راوی و توصیفات نویسنده (البته مشخصا این دو یکی است در این داستان) همه در یک جهت و یک مسیر است. این جوری هیچ کشمکشی به وجود نمی آید. و حتما شما بهتر از من می دانید که اگر کشمکشی نباشد داستانی هم در کار نیست. داستان آنجا شروع میشود که یک عنصر با عنصری دیگر مخالفت می کند و بین این مخالفت یک الاکلنگ شکل می گیرد. منظورم از الاکلنگ این است که بین عناصر مخالفت کننده با یکدیگر یک بالانس و توازنی وجود داشته باشد و موضع گیری نویسنده چندان مشخص نباشد. حالا این عناصر هرچیزی که در داستان است می تواند باشد: شخصیت ها، دیالوگ ها، توصیف ها و... .
درضمن شکسته نویسی باید ضرورتی داشته باشد و همینطوری نمی شود یک جمله را شکسته نوشت. و همینطور نمی شود یک جمله را شکسته و جمله ی دیگر را کتابی نوشت. و همینطور نمی شود جمله ای که در اصل کتابی است را شکست و شکسته نوشت.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد