باد را دوست داشت چون لباس پاره اش که تکان می خورد کلاغها می پریدند.
بد نبود.
مامور بود.
خیلی وقتها هم که پیرمرد نبود
حتی می گذاشت روی شانه اش بنشینند.
این خیانت نبود.
دانه ها هم می دانستند مترسک دلسوز است...
سلام خیلی زیبا بود مترسک همیشه دوست داره پرندها هست ولی پرندها می ترسند
از این یکی خیلی خوشم آمدروان و زیبا بود
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است.
سلام عالی بود.
سلام خیلی زیبا بود مترسک همیشه دوست داره پرندها هست ولی پرندها می ترسند
از این یکی خیلی خوشم آمد
روان و زیبا بود
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است.
سلام
عالی بود.