داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

یلدا...

دست ها رو جلوی دهانش برد و « ها ه » کرد ... 

امشب طولانی ترین شبی است که روی این کارتن ها می لرزد و می خوابد.

با خود فکر کرد: وسط این سرمای لعنتی یک قاچ هندوانه ی خنک هم عجیب می چسبد !

نظرات 1 + ارسال نظر
ناصر سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 http://dastanak.blogsky.com

سلام . زیبا و جالب بود موفق باشی .

تمام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد