پنجاه و نه؛ پنجاه و هشت؛ پنجاه و هفت ...
راننده ی عصبانی که نتواتسته بود به موقع ماشین را از چراغ زرد رد کند، گفت:
"این چراغ لعنتی چقدر دیر سبز میشه"
بعد با مشت راستش روی فرمان کوباند و با عصبانیت زمزمه کرد:
" اگه بتونم قبل از 6 خودمو برسونم سر خط می تونم یه کورس دیگه بیارم بالا. اونوقت، از اون طرف هم می ذارن مسافر ببرم؛
وگرنه شیف عصر که راه بیفته، دیگه ما رو تو خط راه نمیدن!"
.
.
شش؛ پنج؛ چهار ...
دخترک فال فروش، دوست گل فروشش را از بین ماشین ها صدا کرد:
"سارا! بیا داره سبز می شه!"
سارا نگاهی به چراغ راهنمایی وسط چهار راه انداخت و در حالیکه داشت خودش را به دوستش می رساند، گفت:"
این چراغ چقدر زود سبز می شه! نمی ذازه آدم کاسبی کنه!"
دو دختر در سکوی چراغ راهنمایی وسط چهار راه، کنار آقای پلیس پناه گرفتند...
راننده ی مبهوت شروع به حرکت کرد.
و همه به دنبال یک لقمه نان.
مادرشان به سختی مریض شده بود.دختر و پسر یتیم تنها کاری که از دستشان بر می آمد،پاک کردن شیشه های ماشین های سر چهار راه بود.گوشه ای گرسنه نشسته بودند و از سرما میلرزیدند.سه روز بود که یکسره باران میآمد.
سلام
شور فکنده در همه عالم نوای تو
دنیا اسیر غم شد و غرق عزای تو
چشمان دوستان همه ناظر به سوی توست
دلهای عاشقان همه در کربلای توست
این ایام بر شما تسلیت باد
التماس دعا
سلام
سومین جایزه ادبی داستان لوح
فراخوان داستان های کوتاه کوتاه عاشورایی
http://www.louh.com/content/4440/default.aspx
وای چقدر قشنگ بود
وبلاگ من هم بیاین
من هم داستانک می نویسم
سلام دوست قدیمی!
مضمون داستانکتان خیلی خوب بود. فقط ای کاش کمی کوتاهتر میکردیدش. موجزتر که باشد تاثیرگذارتر میشود.
سلام
چقدر خوب و تاثیر گذار می شد وقتی داستانک تو همون بخش شش؛ پنج؛ چهار... تموم میشد. بنظرم ادامه ی داستانک اضافه گویی بود بخصوص با جملات عجولانه و غیر حرفه ای. ارادتمندم.
سلام
نگاه جالبی بود.
اما "به نظر من" دو نیم خط آخر اضافی بود.
موفق باشید و خوش
آفرین هم معنای واقعی داستانک را می دونید هم نثر زیبایی دارید و از همه مهم تر جسارت لازم برای بیان هنری از مفاهیم اجتما عی .... آفرین آفرین
ممنونم
معرکه بود
واقعا لذت بردم
تو چندتایی که خوندم این بهترین بود
موفق باشید
چند تا کارهای آخرتان را خواندم .. چقدر خوب می نویسید ..
خیلی قشنگ بود من واسه ی فارسیم استفاده کردم ممنون
قلبم درد گرفت. آخر احساس بود.
سلام با اجازه از شما یکی دوتا از داستانای قشنگتون رو برای وبم استفاده کردم ممنون .
خیلی زیبا و تاثیر گذار بود