عروسک گردان، دستش را بالا آورد تا عرق پیشانیاش را پاک کند. عروسک نخی، پَرید بالا و با خود فکر کرد: «من، از همهء عروسکها بالاترم!» عروسک گردان دستش را پایین آورد؛ عروسک به پایین سقوط کرد و دست و پای چوبیاش با سر و صدا به هم خوردند.
سلام منم تو بلاگم گه گاهی flash fiction هامو می نویسم. (واسه این نوشتم flash fiction چون نمی دونم ، همون داستانکه یا نه!!) خوش حال می شم سر بزنین و نظر و نقداتونو بهم بگین. مرسی
سلام من هم مثل او یک عروسک نخی داشتم ولی...ولی... گمش کردم مامانم قول داده همین الان برام یه عروسک نخی بگیره لطفا به نظرم جواب بده اگه ندی................ بای بای داستانکت خوب بود
سلام
طفلک عروسک های نخی
تولد وبلاگ من نزدیکه خوشحال می شوم در انتخاب هدیه کمک کنی.
به من سر بزن دوست من
سلام . این داستان مثل قبلیه نگرفت منو...
شاید به خاطر اینه که همیشه دنبال یه اتفاق خاصی هستم توی داستان .
با سلام وعرض ادب
وبلاگ جدید گپی با شاعران ونویسندگان
سلام باحال بود من یک وب سایت طنز دارم خوش حال می شم بخم سر بزنی
سلام دوست من عالی مینویسی حتما سربزن
به وب لاگ ادبی من
سلام

وبلاگتون خیلی قشنگه امیدوارم که تو مدیریتش هم موفق باشید.
به منم سری بزنید
دوست عزیز این وبلاگ، گروهیست.
سلام منم دوست دارم داستان کوتاه بنویسم 2 تا کتاب خوندم از لئونارد بیشاپ و ابراهیم یونسی شما می تونین منو کمک کنین
salam
bloge jalebi darin
mamnon
این وبلاگ، یک وبلاگ گروهیست.
سلام
منم تو بلاگم گه گاهی flash fiction هامو می نویسم.
(واسه این نوشتم flash fiction چون نمی دونم ، همون داستانکه یا نه!!)
خوش حال می شم سر بزنین و نظر و نقداتونو بهم بگین.
مرسی
http://domboride.parsiblog.com
سلام.این وبلاگ داستان های کوتاهه
به نظرات شما سخت محتاجیم.
عجب نگاه جالبی!
سلام
من هم مثل او یک عروسک نخی داشتم
ولی...ولی...
گمش کردم
مامانم قول داده همین الان برام یه عروسک نخی بگیره
لطفا به نظرم جواب بده
اگه ندی................

بای بای داستانکت خوب بود
سلام
نگاه تیزبینانه... داستانک به معنای واقعی... جای همینگوی خالی...
مالعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتیم نه از روی مجاز
یک چند درین سراچه بازی کردیم
برمی گردیم به صندوق عدم یک یک باز