همه با هم [3داستان]

همه با هم رفتند. آبروی ما و پسر من و دختر تو .
*
همه با هم شکستند.سکوت شب و تیر چراغ برق و شیشه ماشین و کله پسر مشهدی و بغض مادر پسرک.
*
همه یک هو پاره شد. نامه من و چرت پدر تو و رشته دوستی ما.