داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

آروم باشین، خانوم

ـــ آقا نگه دارین، من پیاده می شم. بی شعور عوضی.

ـــ 

ـــ آقای محترم، گفتم نیگر دارین، من پیاده می شم.   

ـــ خانم، می بینین که، وسط اتوبانیم؛ نمی شه نیگر داشت.  

ـــ آشغال عوضی، بکش دستتو! 

ـــ خانم، مشکلی پیش اومده؟ 

ـــ این آقا مریضن! کثافت، گفتم بکش دستتو! 

ـــ حرف دهنتو بفهم! 

ـــ آروم باشین خانم. به ایشون نمی آد اونجور آدمی باشن.   

ـــ خانوما، تو رو خدا شما یه چیزی بگین! کثافت ولم کن!

ــ خانوم جون، منم مسافرم مثل شما.

ـــ آشغالا! گفتم منو پیاده کنین!  

ـــ خفه ش کن دیگه! 

ـــ دارمش. فرمانو بپّا.

نظرات 3 + ارسال نظر
سید مهدی کسایی زاده پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:23 http://www.mahdi.kasaeizadeh.com

سلام می کنم خدمت داستانک نویسی دیگر - من اولین بار است که به این سایت قدم می گذارم و با داستانک های مختلف با سبک های متفاوت و البته مدرن مواجه می شوم. نویسنده ی عزیز جناب آقای عابدینی فرد داستانکتان از لحاظ اسکلت عالی است. چون اصولا داستانک می تواند از یک مکالمه ی کوتاه شکل گرفته باشد، که شما این نکته را کاملا رعایت می کنید. اما استانک باید دارای یک ایده ی جدید و جرقه ای متمایز باشد و هم چنین خواننده را به فکر وا دارد. نویسنده مشکلات جامعه را می نویسد و اصلا باید این کار را بکند اما بهتر است مشکلی را که همه از آن با خبرند به شیوه ای بیان کند که گویا مطلب تازه ایست. در کل برای شما داستانک نویس ایرانی آرزوی موفقیت دارم. با تشکر

[ بدون نام ] دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:41

سلام
میشه بپرسم هدفتون از نوشتن این داستانک چی بوده؟

سلام،

خیر.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 00:07

ممنونم از توجه به مخاطب!!!

خواهش می کنم، مخاطب نامرئی و ناشناخته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد