داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

داستانک

وبلاگ گروهی داستانک‌نویس‌های ایرانی

عقاید پانزده سانتی

ـــ ... عقاید نوکانتی از آنِ من، شقایق نورماندی از آنِ تو؛ حلاوت و بی­ صبری از آنِ من، عشق پانزده سانتی از آنِ توــــــ

ام پی تری پلیر را خاموش کرد، ته­سیگار را توی زیرسیگاری لهاند و زیر لب با خودش گفت: «این یارو هم زده به سرش کُس شعر تَفت می ­ده واسه ما.»

رفت توی فکر. بلند شد رفت آشپزخانه چای بریزد. برگشتنی، وقتی می­ خواست پشت میز بنشیند، یک لحظه چنان تکانی خورد که نزدیک بود چای از دستش بیفتد. داشته بوده آهنگ ترانه را سوت می­ زده.    

  

پا نوشت: تکنیک خط زدن امّا نگه داشتن کلمات برای القای تأثیری خاص را مدیونم به جدیدترین رمان مندنی پور.

 
نظرات 3 + ارسال نظر
ساناز یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:06 http://suny13.blogfa.com

این یکیو میشه با یه رپ مقایسه کرد!
-کس شعر -اصطلاح خوبی نبود،حتی اگه بخوای بی ادبی شخصیتت ویا عمق فاجعه رو نشون بدی...
من که یه لحظه حس کردم اشتباه خوندم.

سلام دوست عزیز،

حقیقتاً با نظرتون در مورد اون لفظ موافقم. اما از طرفی، من فقط کاتب این داستانم. شخصیتم واقعاً این حرف رو زده.

[ بدون نام ] دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:00

ٌwow!
چه جالب؟
این جوریشو ندیده بودم!
حالا خیلی خوبه!

ساناز دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:01 http://suny13.blogfa.com

از خود عدد ۱۵ هم منظورخاصی داشتی؟

نه، از خود متن قطعه برداشتم، اگه دقت کنی. متن یکی از معروفترین قطعات محسن نامجو.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد